‏نظری‌ کوتاه‌ بر زندگی‌ عالم‌ و عارف‌ گمنام‌ عصرما، آیت‌الله حاج‌ میرزا علی‌ علیاری‌ تبریزی‌‏

image-article100

ارتحال‌ عالم‌ زاهد، فقيه‌ عارف‌، محقق‌ عاليقدر، آيت‌الله حاج‌ ميرزا علي‌ غروي‌علياري‌ تبريزي‌ كه‌ به‌ حق‌ از استوانه‌هاي‌ تقوا و فضيلت‌ و فقاهت‌ و مجسمه‌ اخلاق‌ والاي ‌اسلامي‌ در عصر ما بود.

به قلم استاد سید هادی خسروشاهی

ارتحال‌ عالم‌ زاهد، فقیه‌ عارف‌، محقق‌ عالیقدر، آیت‌الله حاج‌ میرزا علی‌ غروی‌علیاری‌ تبریزی‌ که‌ به‌ حق‌ از استوانه‌های‌ تقوا و فضیلت‌ و فقاهت‌ و مجسمه‌ اخلاق‌ والای ‌اسلامی‌ در عصر ما بود، حوزه‌های‌ علمیه‌ و فقهاء و محققین‌ علوم‌ اهل‌ بیت‌ را سوگوار نمود. این‌ فقیه‌ والامقام‌ و عارف‌ وارسته‌ از آخرین‌ شاگردان‌ باقیمانده‌ حوزه‌استادالمحققین‌ مرحوم‌ آیت‌الله العظمی‌ نایینی‌ و نواده‌ محقق‌ کبیر مرحوم‌ ملا علی‌ علیاری ‌بود. …از آنجا که‌ آیه‌الله‌ علیاری‌ از دوستان‌ نزدیک‌ مرحوم‌ والد ماجد آیه‌الله‌ حاج ‌سید مرتضی‌ خسروشاهی‌ بود و نگارنده‌ خود در دوران‌ نوجوانی‌، شاهد دیدارها وملاقات‌های‌ مکرر این‌ دو بزرگوار در تبریز بودم‌، بسیار مناسب‌ خواهد بود که ‌ به‌ بخشی ‌از زندگی‌ ایشان‌ اشارتی‌ داشته‌ باشم‌، اما چون‌ « خاندان‌ علیاری ‌» در خطّه‌ آذربایجان‌ 250سال‌ سابقه‌ روحانیت‌ و فقاهت‌ دارند و چند نفر از این‌ خاندان‌ از فقهاء و مجتهدان‌ خدمتگزار شریعت‌ محسوب‌ می‌گردند و مرحوم‌ علیاری‌ ثمره‌ این‌ شجره‌ علمی‌ کهن‌ سال‌می‌باشد، بی‌ مناسبت‌ نخواهد بود که‌ نخست‌ به‌ سابقه‌ علمی‌ این‌ خاندان‌ اشاره‌ای‌ شود:

1. آیت‌الله ملا علی‌ علیاری‌
نخستین‌ شخصیت‌ معروف‌ علمی‌ خاندان‌ علیاری‌، حاج‌ ملا علی‌ بن‌ عبدالله علیاری‌ است‌ استاد مدرس‌، صاحب‌ « ریحانه‌ الادب‌» درباره‌ ایشان‌ می‌نویسد: « حاج‌ ملا علی‌ بن‌عبدالله قراجه‌ داغی‌ دیز ماری‌ علیاری‌ تبریزی‌ از اکابر علمای‌ طراز اول‌ اوائل‌ قرن‌ چهاردهم‌ هجری‌ می‌باشد که‌ فقیه‌ اصول‌، محدث‌ رجال‌، طبیب‌، نجومی‌، ریاضی ‌دان‌، حکیم‌، متکلم‌، ادیب‌، شاعر ماهر، خلاصه‌ جامع‌ معقول‌ و منقول‌ و فروع‌ و اصول ‌می‌باشد…
تولد وی‌ در سال‌ 1236 ه. ق‌ در قریه‌ سردرود ـ دو فرسخی‌ تبریز ـ بود و در قریه‌« علیار» از قرای‌ « دیزمار» از توابع‌ « قرجه‌ داغ ‌» از نواحی‌ تبریز اقامت‌ گزید. پس‌ از اخذ برخی‌ از علوم‌ و معارف‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ عزیمت‌ و در ارض‌ اقدس‌ به‌ تکمیل‌ معلومات ‌پرداخت‌ و از محضر آیات‌ عظام‌: شیخ‌ مرتضی‌ انصاری‌، میرزای‌ شیرازی‌، میرزا محمد حسین‌ شیرازی‌، حاج‌ سید حسین‌ کوه‌ کمری‌، شیخ‌ رازی‌ آل‌ یاسین‌ و شیخ‌ مهدی‌ فتونی ‌موفق‌ به‌ اخذ اجازه‌ اجتهاد گردید و پس‌ از آن‌ به‌ شهر تبریز مراجعت‌ نمود و به‌ تألیف‌ وتدریس‌ مشغول‌ شد. وی‌ علاوه‌ بر درسهای‌ معمولی‌، ریاضیات‌ و « قانون‌» ابن‌ سینا را نیز تدریس‌ می‌نمود.»1
شیخ‌ آقا بزرگ‌ تهرانی‌ در موارد متعددی‌ از کتاب‌ خود، به‌ تألیفات‌ مرحوم‌ علیاری‌ اشاره‌ دارد2 که‌ مهمترین‌ آنها کتاب‌ پنج‌ جلدی‌ « بهجه‌الامال‌ فی‌ شرح‌ زبده‌ المقال‌» در علم ‌رجال‌ است‌ که‌ سه‌ جلد اول‌ آن‌ در شرح‌ « زبده‌ المقال‌» منظومه‌ رجالی‌ سید حسین‌ بروجردی‌ ( م 1276 ه) و دو جلد آخر، شرح‌ منظومه‌ رجالی‌ « مُنتهی‌ الامام‌ فی‌ علم ‌الرجال‌» خود وی‌ می‌باشد که ‌ به‌ عنوان‌ تکمیل‌ زبده‌ المقال‌ مذکور نظم‌ کرده‌ است‌.3

2.آیت‌الله حاج‌ میرزا حسن‌ علیاری‌
یکی‌ دیگر از فقهای‌ برخاسته‌ از خاندان‌ علیاری‌، آیت‌الله حاج‌ میرزا حسن‌ علیاری ‌فرزند مرحوم‌ حاج‌ میرزا علی‌ علیاری‌ می‌باشد.
صاحب‌ « علمای‌ معاصرین‌» شرح‌ حال‌ او را به‌ قلم‌ نوه‌ مکرم‌ ایشان‌، حاج‌ میرزا علی‌ علیاری‌ این‌ چنین‌ آورده‌ است‌:
« مرحوم‌ آیت‌الله حاج‌ میرزا حسن‌ علیاری‌ روز یکشنبه‌ 22 جمادی‌ الثانی 1266 ه درقریه‌ علیار در دوازده‌ فرسخی‌ شهر تبریز متولد گردید، پس‌ از رشد و نما، برخی‌ از علوم نقلی‌ و عقلی‌ را در محضر والد ماجدش‌، مرحوم‌ حاج‌ ملاعلی‌ مجتهد علیاری‌ فرا گرفت‌.آنگاه‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ عزیمت‌ نمود و از محضر بزرگان‌ آن‌ حوزه‌، حضرات‌ آیات‌: فاضل ‌ایروانی‌، فاضل‌ شربیانی‌، میرزا محمد علی‌ رشتی‌، حاج‌ ملا احمد شبستری‌، حاج‌ میرزاابوالقاسم‌ حائری‌ نجل‌ صاحب‌ ریاض‌ المسائل‌، میرزا لطف‌الله مازندرانی‌، حاج‌ میرزا محمد علی‌ حکیم‌ الهی‌ مرندی‌ بهره‌ گرفت‌. آنگاه‌ به‌ عزم‌ مراجعت ‌ به‌ تبریز، از برخی‌ ازاین‌ اعلام‌ استجازه‌ نمود، ایشان‌ نیز اجازات‌ مفصله‌ اجتهادی‌ و روایتی‌ به‌ او اعطا نمودنداز آن‌ میان‌ اجازات‌ مرحوم‌ فاضل‌ شربیانی‌، حاج‌ ملا احمد شبستری‌، حاج‌ میرزاابوالقاسم‌ حائری‌ و آقا ضیاء الدین‌ عراقی‌ و آیت‌الله اصفهانی‌ موجود است‌.»4
از این‌ فقیه‌ عالیقدر، تعدادی‌ کتب‌ علمی‌ و فقهی‌ بجا مانده‌ است‌. با توجه‌ به‌ یادداشت‌مرحوم‌ آیت‌الله نجفی‌ مرعشی‌ آثاری‌ از آن‌ مرحوم‌ باقی‌ مانده‌، از آن‌ جمله‌ است‌: اللئالی ‌المخزونه‌ فی‌ تفسیر سوره‌ الکوثر، نظم‌ البرهان‌ فی‌ تفسیر القران‌، بدائع‌ الاسلام‌ فی‌ شرح‌ شرایع‌ الاسلام‌، مصائب‌ الابرار، تعلیقه‌ و فرائد و مکاسب‌ و … مجموع‌ تألیفات‌ ایشان‌ به‌24 عنوان‌ می‌رسد.5

3. آیت‌ الله حاج‌ میرزا علی‌ غروی‌ علیاری‌
یکی‌ دیگر از فقهای‌ برجسته‌ بیت‌ علیاری‌ تبریز مرحوم‌ آیت‌الله حاج‌ میرزا علی‌علیاری‌ است‌ در روز 12 ماه‌ رمضان‌ سال‌ 1319 ه . قمری‌ در این‌ خانواده‌ روحانی‌ پا به ‌عرصه‌ وجود نهاد و در 3 سالگی‌ پدر خود را از دست‌ داد و تحت‌ سرپرستی‌ جد بزرگوار خود مرحوم‌ آیت‌ الله میرزا حسن‌ علیاری‌ قرار گرفت‌. وی‌ در حوزه‌ تبریز مقدمات ‌را فرا گرفت‌ و پس‌ از تحصیل‌ مراحل‌ نخستین‌، برای‌ تکمیل‌ آن‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ رفت‌ ومحضر بسیاری‌ از اساتید بزرگ‌ را درک‌ کرد و به‌ مقام‌ عالی‌ اجتهاد رسید و از طرف‌ آیات‌ و مراجع‌ به‌ دریافت‌ اجازه‌ اجتهاد نایل‌ گردید… اینک‌ شمه‌ای‌ از زندگی‌ علمی‌ و تحصیلی‌آن‌ مرحوم‌ را از زبان‌ خود ایشان‌ نقل‌ می‌کنیم‌.
«… بنده‌، علی‌ غروی‌ علیاری‌، فرزند مرحوم‌ آیه‌ الله میرزا محسن‌ علیاری‌، در 12رمضان‌المبارک‌ 1319 قمری‌، در تبریز متولد شدم‌. در سه‌ سالگی‌ پدرم‌ را از دست‌ دادم‌و تحت‌ تربیت‌ جدم‌، مرحوم‌ آیه‌ الله میرزا حسن‌ علیاری‌ قرار گرفتم‌. مقدمات‌ و سطح‌ را در محضر اساتید بزرگوار تبریز، از جمله‌ مرحوم‌ جدم‌ فرا گرفتم‌.
در سال‌ 1340 ه . ق. در معیت‌ مرحوم‌ آیه‌الله حجت‌، راهی‌ نجف‌ اشرف‌، علی‌ساکنها آلاف‌ التحیه‌ و التحف‌، شدم‌. ابتدا در مدرسه‌ مرحوم‌ آیه‌الله العظمی‌ ایروانی‌،حجره‌ گرفتم‌. این‌ مدرسه‌، به‌ خاطر این‌ که‌ مدتها تعمیر نشده‌ بود، امکانات‌ کافی‌ نداشت‌. هوای‌ گرم‌ نجف‌، شوری‌ آب‌ و شاید هم‌ نا آشنایی‌ بنده‌ به‌ آب‌ و هوای‌ آن‌ جا به ‌شدّت‌ مرامی‌آزرد. مطالعه‌ در حجره‌ مدرسه‌ برایم‌ ممکن‌ نبود. روزی‌ چند بار داخل‌ حوض‌ آب‌ می‌رفتم‌، تا بتوانم‌ گرما را تحمل‌ کنم‌ و اندکی‌ به‌ مطالعه‌ و تحقیق‌ بپردازم‌.
بعدها، یکی‌ از فضلاء توانست‌ از فرزند مرحوم‌ سید یزدی‌، برایم‌ اجازه‌ بگیرد که ‌روزها از سردابهای‌ مدرسه‌ سید استفاده‌ کنم‌. روزها پس‌ از نهار، برای‌ استراحت‌ و مطالعه‌ می‌رفتم‌ آنجا. سردابها همه‌ پر بود از طلابی‌ که‌ یا مطالعه‌ می‌کردند و یا استراحت‌. تنها یک‌ سرداب‌، که‌ میوه‌ها و قوت‌ و غذایشان‌ را می‌گذاشتند، خالی‌ بود و من‌ در آن‌جااستراحت‌ می‌کردم‌. خیلی‌ نمور بود، ولی‌ چاره‌ای‌ نبود. مدتی‌ گذشت‌ تا آن‌ که‌ عنایت ‌خداوند و توجه‌ ابوالائمه‌(ع‌)، شامل‌ حالم‌ گشت‌ و در طبقه‌ فوقانی‌ مدرسه‌ بخارایی‌، حجره‌ای‌ پیدا شد و به‌ آن‌جا منتقل‌ شدم‌. هشت‌ سال‌ در آن‌ مدرسه‌ بودم‌. مدرسه‌ خوبی‌بود، سردابهای‌ متعددی‌ داشت‌. از نظر استراحت‌ و مطالعه‌ مشکلی‌ نداشتم‌. از نظر مادی‌هم‌ بحمدالله خوب‌ بودم‌. مرحوم‌ جدّم‌، هر سه‌ چهارماه‌، دویست‌ تومان‌ برایم‌ می‌فرستاد.عشق‌ به‌ درس‌ و بحث‌، خیلی‌ از چیزها را از یادم‌ برده‌ بود. از صبح‌ زود تا بعد از نمازمغرب‌ و عشا، یکسره‌ مشغول‌ تحصیل‌ و مباحثه‌ بودم‌: اول‌ صبح‌ درس‌ مرحوم‌ نایینی‌ درمسجد هندی‌، بعد از آن‌ درس‌ مرحوم‌ آیه‌الله محقق‌ زنجانی‌، بعد درس‌ مرحوم‌ آقاضیاء، پس‌ از آن‌، درس‌ آقا سید ابوالحسن‌ اصفهانی‌ و عصرها به‌ درس‌ مرحوم‌ آقا سید ابراهیم ‌اصطهباناتی‌ حاضر می‌شدم‌.
در خلال‌ این‌ درسها، از محضر آیات‌: میرزا ابوالحسن‌ مشکینی‌ اصول‌ و حجت‌ کوه‌کمری‌ فقه‌ استفاده‌ کردم‌. در علم‌ رجال‌ از محضر سید ابوتراب‌ خوانساری‌ و معقول‌ از محضر استاد میرزا احمد آشتیانی‌ و عرفان‌ و اخلاق‌ از محضر قطب‌ العارفین‌، قاضی‌ طباطبایی‌، بهره‌ها برده‌ام‌. تمامی‌ این‌ درسها را می‌نوشتم‌ و روزهای جمعه‌ هر هفته‌، آنها را پاکنویس می‌کردم‌.
گاهی‌، شبها که‌ خواب‌ می‌دیدم‌ به‌ تبریز رفته‌ام‌، در همان‌ عالم‌ خواب‌، به‌ شدت‌ناراحت‌ می‌شدم‌ که‌ چرا حوزه‌ را ترک‌ کرده‌ام‌. وقتی‌ از خواب‌ برمی‌خاستم‌، از این‌ که‌هنوز در حوزه‌ نجف‌ بودم‌، خدا را شکر می‌کردم‌. حاضر بودم‌ جدّم‌ برایم‌ پول‌ نفرستد،ولی‌ به‌ من‌ اجازه‌ ماندن‌ در نجف‌ را بدهد. ولی‌ متأسفانه‌، ایشان‌ پس‌ از مدتی‌ امر فرمود: باید به‌ تبریز برگردم‌. حتی‌ حضرات‌ آیات‌ عظام‌: اصفهانی‌، عراقی‌ و زنجانی‌ برای‌ ایشان‌ مرقوم‌ فرمودند و خواستند که‌ به‌ من‌ اجازه‌ ماندن‌ بدهد، حاضر نشد. ناگزیر به‌ تبریز برگشم‌. برگشت‌ من‌، مصادف‌ بود با زمانی‌ که‌ رضا خان‌ ملعون‌، روحانیون ‌ را خلع‌ لباس ‌می‌کرد.
در تبریز مشغول‌ تدریس‌، تحقیق‌ و تألیف‌ شدم‌. مسلّم‌ اگر در نجف‌ مانده‌ بودم‌. بیشترمی‌توانستم‌ از محضر اساتید بزرگوار استفاده‌ کنم‌، ولی‌ « ما کل‌ مایتمنّی‌ المرأ یدرکه‌…»6
برای‌ درک‌ مقام‌ والای‌ علمی‌ مرحوم‌ آیه‌الله علیاری‌، نقل‌ جملاتی‌ چند ازاجازه ‌نامه‌های‌ فقهای‌ عظام‌ یک‌ قرن‌ پیش‌، می‌تواند روشنگر باشد:
حضرت‌ آیه‌الله نایینی‌ می‌نویسند:
«… فأن‌ جناب‌ العالم‌ العامل‌ التقی‌ و المهذّب‌ الکامل‌ الصفی‌ ملاذ الانام‌… الاغاالمیرزاعلی‌ آقا التبریزی‌… و قد حضر ابحاثی‌ مده‌ مدیده‌ و سنین‌ عدیده‌ حتی‌ بلغ‌ مرتبه‌ سامیه‌ من‌ الاجتهاد مقرونه‌ بالصلاح‌ و السداد، و له‌ العمل‌ بما استنبطه‌ من‌ الاحکام‌ علی‌ النهج‌ المتداول‌…»
آیه‌الله العظمی‌ اصفهانی‌ نوشته‌اند:
«… قد حضرعندی‌ شطراً صالحاً من‌ الزمان‌ فی‌ ابحاثی‌ الفقهیه‌ و الاصولیه‌ حضورفحس‌ و تحقیق‌ و تعمّق‌ و تدقیق‌، و قد حقق‌ و دقق‌ و تعب‌ و کد و جد و اجتهد حتی‌ صار…ممن‌ یشارالیه‌ بالبنان‌، و بلغ‌ مرتبه‌ الاجتهاد و به‌ الثقه‌ و علیه‌ الاعتماد فله‌ العمل‌ بمایستنبطه‌ من‌ الاحکام‌ علی‌ النهج‌ المألوف‌ بین‌ الاعلام‌ و له‌ التصدی‌ للوظایف‌ الشرعیه‌ والتولّی‌ لما یتولاها المجتهدون‌ من‌ الامور الدینیه‌…»
آیه‌الله آقا ضیاء الدین‌ عراقی‌ مرقوم‌ داشته‌اند:
«… و ممن‌ سعی‌ و اجتهد من‌ تحصیل‌ الاحکام‌ حتی‌ فاز بسعادتی‌ العلم‌ و العمل‌ و نال‌ملکتی‌ الاجتهاد و العداله‌ جناب‌ المستطاب‌ العالم‌ العامل‌ و الفاضل‌ الکامل‌ عمده‌ العلماء و المجتهدین‌ الاقا میرزا علی‌ التبریزی‌ العلییاری‌… له‌ التقوی‌ و السداد و الوصول‌ الی‌ اعلادرجه‌ الجتهاد فله‌ العمل‌ بما استنبط‌ و یحرم‌ علیه‌ التقلید فیما اجتهده‌ من‌ الاحکام‌ الشرعیه ‌فلجنابه‌ ما للمجتهدین‌ الاعلام‌ من‌ حفظ‌ مال‌ الغالب‌ و الایتام‌ و التصرّف‌ فی‌ مال‌ الامام‌ علیه‌السلام‌ و غیر ذلک‌ مما لنوّاب‌ الامام‌ (ع‌)… و جازله‌ التصدی‌ بوظایف‌ المجتهدین‌الجامعین‌ للشرایط‌…»
علاوه‌ بر بیانات‌ ارزشمند فوق‌، آیات‌ عظام‌: سیدعلی‌ آقا، میرزا آقا حسینی‌، سیدعبدالهادی‌ شیرازی‌ و دیگران‌ نیز اجازاتی‌ دادند که‌ نشان‌ دهنده‌ اوج‌ مقام‌ علمی‌ ـ فقهی‌مرحوم‌ آیه‌ الله علیاری‌ است‌ .

اقامت‌ در تبریز
مرحوم‌ آیت‌الله حاج‌ میرزا علی‌ آقاعلیاری‌ بنا به‌ درخواست‌ جد بزرگوارش‌و اهالی‌ تبریز ناگزیر به‌ ترک‌ حوزه‌ علمیه ‌نجف‌ شد، و با وجود آنکه‌ استادانش‌ به‌اقامت‌ دایم‌ معظم‌ له‌ در تبریز مایل‌نبودند، وارد تبریز شد و برای‌ همیشه‌ درآن‌ شهر اقامت‌ گزید و به‌ تدریس‌ و تألیف‌ مشغول‌ گردید و ردای‌ ارشاد خلق‌ را بر معروفیت‌ و ریاست‌ و مرجعیت ‌ترجیح‌ داد و حاصل‌ یک‌ عمر پر برکت‌ و سراسر تلاش‌ در حفظ‌ و نشر فقه‌ اهل ‌بیت‌، تقریرات‌ و تألیفاتی‌ است‌ که‌ بالغ‌ بر57 جلد می‌شود. مرحوم‌ آیت‌الله علیاری‌ درباره‌ تقریرات‌ و تألیفات‌ خود فهرستوار می‌گوید:
« آنچه‌ از دروس‌ اساتید به‌ عنوان‌ تقریرات‌ نوشته‌ام‌، بدین‌ قرار است‌:
از آیه‌الله آقا سیدابوالحسن‌ اصفهانی‌: طهارت‌، صلات‌، مقداری‌ از اصول‌.
از آیه‌الله عراقی‌: زکات‌، صلح‌، رهن‌، قضاء، وقف‌، غصب‌، اجاره‌، بیع‌، خیارات‌،مقداری‌ از خمس‌، منجزات‌ مریض‌، قواعد و یک‌ دوره‌ اصول‌.
از آیه‌الله نایینی‌: اصول‌، صلات‌، مکاسب‌ محرمه‌، بیع‌ خیارات‌.
از آیه‌الله اصطهباناتی‌: در فقه‌ و اصول‌ مطالبی‌ دارم‌.
از آیه‌الله حاج‌ میرزا علی‌: صوم‌، صلات‌، مقدار زیادی‌ اصول‌.
از آیه‌الله زنجانی‌: خلل‌، قواعد، منجزات‌، اجتماع‌ امر و نهی‌.
از آیه‌الله حجت‌: مباحث‌ الفاظ‌، بیع‌، خیارات‌.
از آیه‌الله مشکینی‌: قضاء مقدار زیادی‌ اصول‌ ( مباحث‌ الفاظ‌ و ادله‌ عقلیه‌).
و امّا تألیفات‌، اعم‌ از رساله‌ و کتاب‌، بسیارند، از جمله‌:
تفسیر قرآن‌، شرح‌ دعای‌ صباح‌، شرح‌ دعای‌ کمیل‌، شرح‌ دعای‌ ابوحمزه‌، شرح‌ دعای‌ افتتاح‌، علل‌ شرائع‌، رساله‌ در جریان‌ استصحاب‌ عدمیه‌، شرح‌ کفایه‌ و شرح ‌رسائل‌، رساله‌ در خلل‌، رساله‌ای‌ در رضاع‌، شرح‌ استدلالی‌ عروه‌ الوثقی‌، شرح‌ وسیله‌ النجاه‌ و…»7

فضائل‌ اخلاقی‌
مرحوم‌ علیاری‌ در علم‌ و فضیلت‌، فقه‌ و فقاهت‌، زهد و وارستگی‌، وقار و سنگینی‌، تواضع‌ و فروتنی‌، و سرانجام‌ در پیراستگی‌ از هر نوع‌ هوی‌ و هوسی‌ نمونه‌ بارز و مثال ‌راستین‌ بود و به‌ دنیا و مادیات‌ بی‌اعتنا و بی‌علاقه‌ بود و عشق‌ و علاقه‌ خاصی‌ به‌ خاندان ‌رسالت‌ داشت‌.
مجموعه‌ این‌ فضائل‌ و خصلتها از مرحوم‌ علیاری‌ یک‌ قبله‌ امید برای‌ طلاب‌ و علما و اهالی‌ فضیلت‌ دوست‌ تبریز ساخته‌ بود و از این‌ جهت‌ اهالی‌ فضیلت‌ دوست‌ آذربایجان‌ هرگز او را فراموش‌ نخواهند کرد:
اینک‌ در پایان‌ این‌ زندگی‌ نامه‌ کوتاه‌، پاره‌ای‌ از نصایح‌ ارزنده‌ این‌ معلم‌ ا خلاق‌ و عارف‌گمنام‌ را نقل‌ می‌کنیم‌: با امیدآنکه‌ مورد توجه‌ اهل‌ خرد، و عموم‌ اهل‌ علم‌، قرار گیرد:
تقوا را پیشه‌ خود قرار دهید در نهان‌ و آشکار، که‌ قبولی‌ هر عمل‌ به‌ تقواست‌ « انمایتقبل‌ الله من‌ المتقین‌». اهتمام‌ و ورع‌ و زهد از زخارف‌ دنیا داشته‌ باشید.
از معاشرتهایی‌ که‌ در آن‌ غیبت‌ دیگران‌ می‌شود و یا به‌ دیگران‌ تهمت‌ زده‌ می‌شود،اجتناب‌ ورزید.
هدف‌ از حضور در درسها، استفاده‌های‌ علمی‌ و معنوی‌ باشد، نه‌ مادّی‌.
در نشر و تبلیغ‌ دین‌ و بیان‌ احکام‌ الهی‌، کوشا باشید.
از تهذیب‌ نفس‌، لحظه‌ای‌ غفلت‌ نورزید.
در کسب‌ اخلاق‌ خوب‌، رسول‌الله ( ص‌) را الگوی‌ خود قرار دهید که‌: « ولکم‌ فی ‌رسول‌ الله اسوه‌ حسنه‌»
همواره‌ در حال‌ تخلیه‌ و تزکیه‌ باشید. تخلیه‌ از افعال‌ قبیح‌، مانند: ریا، سمعه‌، کبر، نخوت‌، غرور و … تحلیه‌ به‌ افعال‌ حسنه‌ مرضیه‌ در پیش‌ خدا و رسول‌ و حجه‌ بن‌ الحسن‌(عج‌).
توصیه‌ می‌کنم‌: به‌ مداومت‌ بر نماز شب‌ و استغفار و احسان‌ در حق‌ مؤمنان‌، به‌ ویژه ‌اهل‌ علم‌ و برآوردن‌ حوائج ‌ دنیوی ‌ و اخروی‌ آنان‌.
نصیحت‌ می‌کنم‌ همه‌ آقایان‌ و مدرسان‌ را به‌ حفظ مقام‌ و عظمت‌ مرجعیت‌. در نوشتن‌ رساله‌ شتاب‌ نکنند. در این‌ باره‌ از سیره‌ علمای‌ سلف‌ تبعیت‌ کنند.
آقای‌ حاج‌ شیخ‌ خلیل‌ اصفهانی‌ ( ره‌) که‌ از اساتید ما بود در تبریز، می‌فرمود:
« چند نفر از تجار تبریز پیش‌ من‌ آمدند، گفتند: ما مقلد آیه‌الله بروجردی‌ هستیم‌، ازایشان‌ بخواه‌ رساله‌اش‌ را برای‌ ما بفرستد؟ در آن‌ زمان‌، آیه‌الله بروجردی‌، در بروجرد بودو مرجعیت‌ مطلقه‌ را آقا سید ابوالحسن‌ اصفهانی‌ داشت‌. به‌ ایشان‌ نامه‌ نوشتم‌ و درخواست‌ آقایان‌ را مطرح‌ کردم‌. آیه‌الله بروجردی‌، در پاسخ‌ نوشت‌: رساله‌ دادن‌ برای‌من‌ آسان‌ است‌، ولی‌ شق‌ عصای‌ مسلمین‌ است‌. فعلاً، عَلَم‌ اسلام‌ در دست‌ آیه‌الله اصفهانی‌ است‌. ایشان‌ مرجع‌ علی‌ الاءطلاق‌اند، صلاح‌ این‌ است‌ که‌ این‌ آقایان‌، از ایشان‌ تقلید کنند.»
همچنین‌ مرحوم‌ آقا ضیاء، با این ‌که‌ شاگرد مرحوم‌ آخوند بود و همدوره‌ و همدرس‌آقا سیدابوالحسن‌ اصفهانی‌، ولی‌ راضی‌ نشد در نجف‌ رساله‌اش‌ را چاپ‌ کنند. شاگردوی‌، مرحوم‌ آیه‌الله آقا شیخ‌ حسن‌ علاّمی‌، در باختران‌، رساله‌ آقا ضیاء را چاپ‌ کرده‌ بود.
اهالی‌ مشکین‌شهر و اردبیل‌ از آقا میرزا ابوالحسن‌ مشکینی‌ رساله‌ خواسته‌ بودند،ایشان‌ فرموده‌ بود: مرجع‌ علی‌ الاءطلاق‌، آقا سید ابوالحسن‌ است‌، از وی‌ تقلید کنید.
مرحوم‌ آیه‌الله شهیدی‌، با این‌ که‌ پرورش‌یافته‌ سه‌ مدرس‌ معروف‌ نجف‌ بود ( ایروانی‌، شهیدی‌ و مشکینی‌) و در علم‌ و تقوا عروف‌، تا مرحوم‌ اصفهانی‌ زنده‌ بود، رساله‌ننوشت‌. تبریز هم‌ که‌ آمده‌ بود، از آقا سید ابوالحسن‌، ترویج‌ می‌کرد.
استاد ما آقای‌ شیخ‌ اسدالله زنجانی‌ می‌فرمود:
« من‌، در سامره‌ درس‌ مرحوم‌ آیه‌الله آقا سید محمد فشارکی‌ اصفهانی‌ می‌رفتم ‌ وعمده‌ استفاده‌ درسی‌ من‌، از ایشان‌ بود. وقتی‌ فوت‌ کرد، آمدم‌ نجف‌ اشرف‌. روزها سطح‌ تدریس‌ می‌کردم ( لمعه‌، قوانین‌ و فصول‌) و عصرها رسائل‌ و مکاسب‌ و طهارت‌ شیخ‌اعظم‌… عده‌ای‌ از فضلا آمدند که‌ شما اولاً رساله‌ عملیه‌ بنویسید و ثانیاً به‌ جای‌ سطح‌،درس‌ خارج‌ شروع‌ کنید، ماهم‌ شرکت‌ می‌کنیم‌!
گفتم‌: به‌ جهنم‌ رفتن‌ برمن‌ واجب‌ عینی‌ نشده‌ است‌!! مراجع‌ بحمدالله بسیارند. علاوه‌ گوینده‌ درس‌ خارج‌ زیاد است‌. نیاز، درس‌ سطح‌ است‌ که‌ مدرس‌ کم‌ دارد.»
خلاصه‌، سلف‌ صالح‌ ما، در رساله‌ نویسی‌ و پذیرفتن‌ مرجعیت‌ دینی‌، خیلی‌ دقت ‌داشته‌ و احتیاط‌ کرده‌اند.8

* * *
حضرت‌ آیه‌الله حاج‌ میرزا علی‌ غروی‌ علیاری‌ تبریزی‌ در روز اول‌ اردیبهشت‌ ماه‌ سال‌1376 برابر با 12 ذیحجه‌ الحرام‌ 1417 ه . ق‌. در 98 سالگی‌ در تبریز بدرود حیات‌ گفت‌ و جنازه‌ آن‌ فقیه‌ فقید سعید پس‌ از تشییع‌ در تبریز و تهران‌، توسط‌ علماء و مردم‌ مسلمان‌، به‌ شهر مقدس‌ قم‌ منتقل‌ شد و با حضور و شرکت‌ آیات‌ و علما و انبوه‌ طلاب‌ تشییع‌ و در جوار حرم‌ حضرت‌ معصومه‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

——————————————————————————–
1. ریحانه‌الادب‌، ج‌ 4 / 3 – 192 ؛ بهجه‌الامال‌، علیاری‌.
2. الذریعه‌، ج‌ 3 / 160.
3. نقباءالبشر، ج‌ 4 / 147؛ علمای‌ معاصرین‌، ص‌ 97؛ اعیان‌ الشیعه‌، ج‌ 8 / 282.
4. علمای‌ معاصرین‌، تألیف‌ ملامحمد علی‌ خیابانی‌، ص‌ 179؛ الذریعه‌ ج‌ 3 / 159، 160.
5. مقدمه‌ غایه‌ الامال‌ فی‌ ترجمه‌ صاحب‌ بهجه‌ الامال‌، به‌ قلم‌ مرحوم‌ آیت‌الله آقا نجفی‌ مرعشی‌، چاپ‌ ایران‌،کوشانپور.
6. مجله‌ « حوزه‌» شماره‌ 63 – 64.
7. همان
8. همان

منبع : فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 23 و 24

مطالب مرتبط

image-article100

‏یادی از استاد مسلّم حوزه های علمیۀ تبریز مرحوم حاج میرزا کامران (رضوان الله علیه)‏

image-article100

جستارهایی در مبارزات آیت‌الله‌ العظمی گلپایگانی در انقلاب اسلامی ایران‏

image-article100

زندگانی من

image-article100

‏نگاهی کوتاه بر زندگی، آثار و مبارزات آیت الله العظمی خوئی(قده)‏

image-article100

یادواره آیت الله سید محمد صادق لواسانی