شخصیتى بزرگوار

image-article200

درباره امام موسى صدر من بايد بگويم كه بيشتر با والد ايشان آية الله صدر كه بعدها از مراجع معروف و سه گانه قم شدند.

به قلم استاد سیدهادى خسروشاهى

درباره امام موسى صدر من باید بگویم که بیشتر با والد ایشان آیه الله صدر که بعدها از مراجع معروف و سه گانه قم شدند، مأنوس بودم. این أنس و آشنائى، در زمان اقامت و تحصیل من در مشهد مقدس بوجود آمد. خیلى خدمت ایشان میرسیدم. خوب در آن دوران آقاى حاج رضا صدر و آقاى آقاموسى، کوچک بودند ولى ذکاوت و باهوشى هر دو آشکار بود. بعدها هم با حاج آقاى رضا صدر، بالاخص در تهران مأنوس شدیم و رفت و آمد بیشترى داشتیم، بویژه که فرزندم آقاى سیدباقر، داماد ایشان شد و خیلى رفاقت ما بیشتر گردید.
اول در مورد حاج آقا رضا صدر بگویم که واقعاً مرد جلیل القدر و عالم وارسته اى بود و بنظر من، هم در قم و هم در تهران مجهول القدر بود. مرحوم آیه الله حاج میرزا عبدالله مجتهدى از علماى معروف تبریز بخودمن گفتند که آقاى رضا صدر در ایران نظیر ندارد. خوب، قول آقاى مجتهدى در رجال شناسى معاصر حجت است. ولى خوب طبق معمول، قدر افراد بزرگ نوعاً در حال حیات شناخته نمى شود.
اما با امام موسى صدر من بیشتر در عراق و لبنان مأنوس شدم. یکبار به لبنان رفته بودم، شنیدم که ایشان به ریاست مجلس شیعیان انتخاب شده است. رفتم به دیدار ایشان ـ آقاى شیخ نصرالله خلخالى هم با من آمد. رفتیم و تبریک گفتیم. مجلس باشکوه و با عظمتى بود. و ایشان بدون تشریفات و با همان روش «طلبه گى» خیلى احترام کرد و خیلى از ما پذیرائى نمود و بعد هم ما را به نهار دعوت کرد، البته در مورد اهداف خود براى شیعیان و بعد همه مسلمانان لبنان، مطالبى گفت و معلوم شد که آینده نگر است و خوب اوضاع را بررسى مى کند.
یکبار هم من به نجف مشرف شده بودم. به زیارت آیه الله آقاى خوئى رفتم. آقاى آقاموسى هم تشریف داشتند. به ملاقات ایشان آمده بودند و بعد با هم ناهار منزل آقاى خوئى بودیم. آیه الله خوئى هم به ایشان خیلى احترام میگذاشتند و این نشان مى داد که معتقدند که شخصیت ویژه اى دارند.
بعد در نجف رسم بود که وقتى میهمانى وارد مى شد، آقایان بزرگان دعوتى براى ناهار یا شام میکردند، اتفاقاً در آن سال، به منزل هر یک از آقایان مراجع و علما که دعوت شدم، دیدم که آقاى آقاموسى صدر هم تشریف دارند… خوب این موقعیت ایشان را در بین علماى بزرگ نجف نشان میداد.
البته در این دیدارها، نوعاً زیاد مباحث علمى مطرح نمى شود. اما دریکى دو مورد که بحثى پیش آمد، آقاى صدر معلوم بود که آمادگى ذهنى لازم را دارد.
البته خوب گرفتارى ایشان در لبنان زیاد بود و با آن بازار شلوغ سیاست، طبعاً ایشان کمتر به فقه و مسائل علمى مى توانست برسد، و اگر به این علم مى پرداخت، بنظر من یکى از بزرگان فقه شیعه مى شد. البته در عالم سیاست در دنیاى عرب بالاخص لبنان ایشان نفوذ زیادى داشتند. در لبنان خیلى به مردم خدمت مى کردند و واقعاً مردم مسلمان را اعم از شیعه و سنى احیا کردند و بعلت همین نفوذ و موقعیت بود که دشمنان اسلام و شیعه ایشان را ربودند.
متأسفانه الان حالم مساعد نیست وگرنه خاطرات بیشترى که در سفرهاى متعدد از ایشان داشتم، بیادم مى آمد و نقل میکردم. اما الان بقول مرحوم آقا ضیاء که در اواخر عمر، هر وقت براى درس مى آمد، مطلبى را عنوان میکرد و چیزى نمى گذشت که میفرمود: دیگر خسته شدم… الان من هم واقعاً خسته شدم!
25 آبان 1374

منبع : فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر

مطالب مرتبط

image-article100

‏یادی از استاد مسلّم حوزه های علمیۀ تبریز مرحوم حاج میرزا کامران (رضوان الله علیه)‏

image-article100

جستارهایی در مبارزات آیت‌الله‌ العظمی گلپایگانی در انقلاب اسلامی ایران‏

image-article100

زندگانی من

image-article100

‏نگاهی کوتاه بر زندگی، آثار و مبارزات آیت الله العظمی خوئی(قده)‏

image-article100

یادواره آیت الله سید محمد صادق لواسانی