سخنی درباره نهج البلاغه امام علی (ع)
من نهج البلاغه راـ در روزهاي پراضطراب مايه آرامش خود يافتم و هر بخشي از آن را ميخواندم خود را در دنياي ويژهاي ميديدم (محمد عبده)
استاد سید هادی خسرو شاهی
من نهج البلاغه راـ در روزهای پراضطراب ـ مایه آرامش خود یافتم و هر بخشی از آن را میخواندم خود را در دنیای ویژهای میدیدم (محمد عبده)
در «ابدیت» و «جاودانگی»، هرگز «بعد زمان» مطرح نیست. در ماورای زمان، در عرصهای برتر از گذشته و کنون وآینده، «ابدیت» برای همیشه حاکم است. ابر مردی چون امام علی (علیه السلام) به ابدیت تعلق دارد و گذشت قرون، در حیات معنوی او، مفهوم مصطلح خود را میبازد، از این رو، سخن او هم فقط سخن تاریخ سپری شده نیست، همواره سخن روز است، سخن ابدیت بی پایان و سخن حق پرفروغ است. و «نهج البلاغه» ی او یک میراث فرهنگی جاودانهایست که نمی توان برآن بهائی تعیین نمود.
اصولا در جوامع بشری، میراث فرهنگی، گرانبها ترین یادگاری است که «انسان» میتواند برای «انسان» باقی بگذارد، ولی بسیار دیدهایم که میراثهای فرهنگی، ویژه یک قوم، یک ملت، یا یک نژاد بودهاند و با از بین رفتن علل و عوامل فکری و اجتماعی پیدایش آنها، از بین رفتهاند.
بشر بندرت وارث یک میراث فرهنگی شده است که بعلت اصالت، عمق، شمول و عمومیت اندیشه بنیانگزارش، همچنان پایدار بماند و از آن همه انسانها گردد. بسیاری از میراث های فرهنگی، بعلت فقدان این راز جاودانگی، پس از بپایان رساندن دوره خود، تاثیر خود را هم از دست داده و بدنیای خاموشی و فراموشی رهسپار شدهاند.
آری «نهج البلاغه» یک میراث فرهنگی، یک اثر انسانی جاودانهایست که محتوای آن محدود به «مکان» نیست و «زمان» نیز نمی تواند در آن تاثیری بگذارد، زیرا که «نهج البلاغه» برای یک گروه، یک ملت، یک مذهب و یک نژاد بوجود نیامده است و عمومیت محتوای آن در برگیرنده همه انسانیت است، در هر مکان و هر زمانی که باشد.
مثلا «نهج البلاغه» خواستار و هوادار اجرای حق و عدالت درباره همه افراد بشری، مسلمان و غیر مسلمان است «… اما اخ لک فی الدین، او نظیر لک فی الخلق» و بهمین سبب از آن همه است و در دل همگان جاودانه مانده و خواهد ماند.
علاوه بر عمق، اصالت، عمومیت محتوای «نهج البلاغه»، بیان معجز آسای آن نیز یکی از اسرار «خلود» آنست. چرا کهاین بیان، هرگز بخاطر سود شخصی، یا یک انگیزه مادی و یا در ستایش یک حاکم بکار نرفته است، بلکه بیان و اعجاز سخن امام در «نهج البلاغه» برای خدمت به خلق ـ همه خلق ـ بکار گرفته شده است.
در نهج البلاغه، هرگز سخن از اهمیت «نیرومندان» و «ستمگران حاکم» به میان نیامده بلکه از نبرد «بینوایان» و «ستمدیدگان» تمجید شده است…
و هیچوقت از ارزش ثروت و پول، تعریفی نشده بلکه از حقوق مشروع تهیدستان دفاع شده است.
و بطور کلی، آزادی و بردگی، ثروت و فقر، عدل و ظلم، علم و جهل، جنگ و صلح، نبرد حق و باطل، و لزوم پیکار ابدی در راه زندگی بهتر و جامعهای برتر، برای انسانی شریف تر و نیکوتر، محور سخن امام در «نهج البلاغه» است. در واقع «نهج البلاعه» به مفهوم واقعی کلمه همواره یک کتاب روز ـ و جاودانهی انسانی است، چرا که احترام به حقوق انسان و زندگی آزاد انسان، مدار بحث آنست و این بحث تا بشر هست، همیشه «سخن روز» خواهد ماند.
بدین ترتیب «نهج البلاغه» برای ابد بمثابه یک میراث فرهنگی انسانی بی نظیری که همواره انسانیت برای گشایش عقدهها و ابهامهای زندگی، میتواند از آن بهره مند گردد، پایدار میماند و صاحب آن، ابر مرد تاریخ بشری، امام علی (علیه السلام) بعنوان یک انسان کاملی که هرگز نمی میرد، پرچمدار کاروان بشریت پیشرو بشمار میرود.
دون تردید، امام علی (علیه السلام) زنده جاویدیست که پس از گذشت چهارده قرن از مرگ جسمانیش، همچنان بر دلهای آزادگان و بشر دوستان راستین سراسر دنیا، حکومت دارد و کلام او، تاثیر سحرانگیز خود را هرگز از دست نمی دهد.
«شیخ محمد عبده» مفتی بزرگ مصر همکار نبرد طولانی «سید جمال الدین اسد آبادی» بر ضد استعمار و استبداد، در دوره «آوارگی» خود، با نهج البلاغه آشنا شده و آنچنان مسحور بیان امام گشته است که در موقع مطالعه آن، خود را در برابر امام و یا در میدان نبرد دیده است… و در مقدمه شرحی که بر «نهج البلاغه» نوشته است درباره تاثیر بیان امام چنین مینویسد:
«… من بر حسب تقدیر و بطور تصادفی با کتاب نهج البلاغه آشنا گشتم درحالی که دچار ناراحتی و تشویش و افسردگی شده و از کارهایم بازمانده بودم.
من نهج البلاغه را وسیله آرامش یافتم و به بررسی آن پرداختم. من وقتی آن را مطالعه میکردم خیال میکردم که جنگهائی بوقوع میپیوند و یا حملههائی آغاز گشته است! و همان وقت متوجه شدم که بلاغت را نیروئی و فصاحت را قدرتی مافوق است. و پس از این بررسیها دریافتم که قهرمان این میدان، پرچمدار پیروزمندان، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است.
هر بخش آنرا که میخواندم، خود را در دنیای ویژهای مییافتم، زیرا که با تغییر موضوع، صحنهها دگرگون میشد و من خود را در عالم دیگری مییافتم… و گاهی خود را در برابر خطیبی بزرگ میدیدم که با سخنان خود زمامداران را مورد خطاب قرار داده و به آنها راه و رسم حکومت را میآموزد و چگونگی روشهای سیاست عادلانه را تعلیم میدهد و راز مملکت داری را روشن میسازد.
آری این کتابی است که «شریف رضی» از سخنان سرور ما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب گرد آورده و آنرا نهج البلاغه نامیده است و من نامی بهتر و شایسته تر از نهج البلاغه برای آن نیافتم و هرگز هم قادر نیستم کهاین کتاب را بیشتر از آنچه از نامش بر میآید توصیف کنم…».
این تنها «محمد عبده» نیست که عظمت امام و نهج البلاغه اش را یادآور میشود، بلکه بسیار بودهاند و هستند شخصیت های بزرگی ـ از همه مذاهب، ملیت ها، نژادها ـ که در برابر حق ـ که علی و کلام او است ـ سر تعظیم فرود آورده و به آن اعتراف کردهاند، و ما در اینجا فقط به چند نمونه از این گفتارها، اشاره میکنیم:
استاد «محمد محیی الدین» استاد عربی در دانشگاه الازهر مصر، مینویسد:
«… نهج البلاغه کتابی سرشار از بلاغت و لبریز از فصاحت است چرا که سخن فصیح ترین افراد، پس از پیامبر اکرم، یعنی علی بن ابیطالب است.
او با منطقی نیرومند، فیلسوفی بود که بیانش سراسر حکمت بود، سخنوری بود که افسون زبانش، قلب را مسحور میساخت، اندیشمندی بود که کتابت وحی و نبرد با شمشیر و زبان در راه دفاع از دین حق، و پیوندش با پیامبر، برای او امکاناتی بوجود آورد که برای احدی جز او به وجود نیامد».
استاد «عبدالوهاب حمورا» استاد مسائل اسلامی دانشگاه «فواد» قاهره ـ 1951ـ مینویسد:
«…نهج البلاغه شامل همه آن چیزهائی است که پژوهشگران بزرگ، اساتید اخلاق، فلاسفه، دانشمندان، پیشوایان مذاهب، سیاستمداران پرهیزگار، میتوانند بگویند یا بنویسند.. نیروی شگرف پندها، توصیهها، عمق بینش، ژرفائی محتوای نهج البلاغه، بخوبی نشان میدهد کهاین اثر جاودانه، از اندیشه بی نظیر امام علی است…».
«بولس سلامه» استاد و شاعر و نویسنده معروف مسیحی لبنان مینویسد:
«کتاب مشهور نهج البلاغه اثر جاودانهایست که انسان را به شناخت اندیشه بزرگ علی بن ابی طالب وادار میسازد و هیچ کتابی جز قرآن، بر آن برتری ندارد…» و «فواد افرام البستانی» استاد دانشگاه بیروت، کتاب معروف خود را چنین آغاز میکند. «.. من میخواهم کهاین اثر خود را با برگزیدههائی از «نهج البلاغه» آغاز کنم، زیرا که نهج البلاغه، اثر بزرگترین اندیشمند جهان، علی بن ابی طالب است.».
«جرج جرداق» نویسنده و ادیب معروف مسیحی در کتاب پرارج خود میپرسد:
«… آیا در تاریخ مشرق زمین، هیچ به سراغ «نهج البلاغه» رفتهاید؟… نهج البلاغهای که از فکر و خیال و عاطفه، آیاتی بدست میدهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی و هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.
سخنانی بهم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بیشی [بینشی] ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت، سرشار از اشتیاق تمام برای شناخت ماوراء این حقیقت سخنانی زیبا و نغز، که زیبائی موضوع و بیان، آنچنان در آن بهم آمیخته که تعبیر با مدلول، و شکل با معنی، یکی شدهاند همچنانکه حرارت با آتش، نور با خورشید، و هوا با هوا یکی هستند!.
و بشر در قبال آن، چیزی جز بمثابه موجودی که در برابر سیل خروشان و دریای پرموج؛ و طوفان سرکش یا گرد باد تند قرار گرفته باشد، نمی تواند بشمار آید…
نهج البلاغهای که بیان آن اگر برای انتقاد بکار برده شود، گوئی تند باد خروشانی است و اگر تباهی و فساد را مورد تهدید قرار دهد، همچون آتش فشانی سهمناک زبانه میکشد و اگر برای تفکر و اندیشه بخواند؛ حس و عقل را همراه میسازد، و اگر در مقام پند و اندرز باشد، مهر و عاطفه پدری را همگام با راستی و وفای انسانی در آن» خواهید یافت و اگر برای شما از ارزش و هستی و زیبائیهای آفرینش و کمالات جهان هستی سخن گوید، آنها را بامدادی آغشته به نورستارگان در قلب شما مینگارد!.
نهج البلاغه، بیانی است رساتر از هر رسا و پارهای است از یک تنزیل!. و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد، و تا آنجا اوج میگیرد که درباره آن گفتهاند: «بیانیست فروتر از کلام خداوند، و فراتر از گفتار بشری…»
——————————————————————————————————–1- پایان ص 14.
2- پایان ص 15.
3- پایان ص 16.
4- پایان ص 17.
5- در اسارت فی نهج البلاغه تالیف محمد مهدی شمس الدین، چاپ دوم؛ بیروت.
6- محمد عبده، مقدمه شرح نهج البلاغه چاپ مصر.
7- مقدمه بر شرح نهج البلاغه محمد عبده چاپ قاهره ص ب.
8- نظریات فوق از مقدمه ترجمه نهج البلاغه بزبان انگلیسی ـ چاپ پاکستان، ترجمه و نقل شد.
9- کتاب « امام علی صدای عدالت انسانی» بقلم جرج جرداق نویسنده شهیر مسیحی. ترجمه کامل این کتاب توسط نویسنده در دو هزار صفحه در آینده نزدیک منتشر خواهد شد.
منبع