تشکیل جبهه آزاد شاهکار مبارزات ضد استعماری سید(بخش دوم)
حضرت ميفرمود : نزديك است امم نامسلمان ، هر يك ديگري را به سفره استثمار و بهرهبرداري از شما مسلمين دعوت كنند.
دکتر جواد فلاتوری
حضرت میفرمود : نزدیک است امم نامسلمان ، هر یک دیگری را به سفره استثمار و بهرهبرداری از شما مسلمین دعوت کنند ! ( چگونه ؟! ) همانند کسانی که بر سریک غذا و یک ظرف خوردنی نشسته و آن را به یگدیگر تعارف مینمایند !
( یکی از اصحاب میگوید ) یا رسول الله آیا این پیشامد ناگوار از قلت کمی ما مسلمانان ناشی میشود ؟! ( پاسخ حضرت ) : نه ، بلکه در یک چنین روزی شماره شما زیاد و توده شما انبوه است ؛ ولی ، ولی همگی شما مانند حبابهایی که در اثر ریزش باران و تلاطم اموا ج در سطح سیلاب دیده میشود ، همانطور حبابهایی توخالی و بیدوام هستید ! ( سپس اضافه فرمود که ) : به زودی خداوند مهابت و ابهت و هیمنه و وقار شما را از دل دشمنانتان دور و در مقابل یک نوع وهن وسستی در قلوب شما میافکند . ( میپرسد ) آن وهن چیست ؟ و آن سستی کدام است ؟ میفرماید : 1 ـ دوستی و علاقمندی به دنیا ( علاقهای که روح رنج و زحمت و صداقت و راستی را در انسان میکشد ) 2 ـ و نفرت و بیزاری و ترس از مرگ ( ترسی که اسارت و بردگی همیشگی را تضمین مینماید . )
آوه : یا رسول الله ! آن زمان فرا رسید ، ما به عواقب ننگین قرنها سستی خود رسیدیم اینک ، عیسی کو ؟ تا روح تازهای در کالبد بیحس و حرکت ما مردگان بدمد ؟ و بار دیگر از این آتشکده قبر به حیات روشنی آشنایمان سازد . مصلح کجاست ؟ تا این سرگردانان و نفرینشدگان را از این منجلاب بدبختی نجات و راه سعادت و حیات جاوید را به آنها بنمایاند ؟ مگر نه اینست ؟ که حضرتت فرمودی : « خداوند از میان این امت در سر هر صد سال مصلحی برانگیزد که امر دین آنان را اصلاح و تجدید نماید ؟ » پس چه شد ؟ سرانجام که درد سر و گوش خطرناک خود را به همه نشان داد .در رگ و پی مسلمین نفوذ کرد و پیکر اسلام را به سختی مجروح و مسموم نمود ؟ پس درمان کجاست ؟
مصلحین آیا شهرتطلبان نالایق ، افراطیون مغرض ، مفسدین اخلالگر مصلحین دروغین ، مزدوران اجانب ، لافندگان بیحقیقت ، که هر یک به نوبه خود مفاسد موجوده را بهانه جنبش خویش قرارداده و با افکار نارسا ، غبارآلود ، غرضآمیز و زهراگین خود ، بد را بدتر و مفاسد را بیشتر و جمع نیمهکاره مسلمین را پراکندهتر و درخت پاک و مقدس اسلام را سست و بیبنیانتر نمودهاند ، ( آیا ) اینها را میتوان مصلح دانست ؟! هرگز ! و هرگز تن به چنین خطای بزرگی نتوان داد .
زیرا شخص مصلح که برای دمیدن روح جنبش و حیات در اجساد مرده یا نیمه جان جامعهای مبعوث میگردد ، باید کلاه شهرت طلبی را بر سر و عینک کژبینی و دوداندود اغراض شخصی و لجاجت و عناد را به چشم و لباس حقه و تزویری را که مولود مزدوری اجانب و بیاعتقادی و نادرستی است در تن نداشته ، با قلبی لبریز از مهر و محبت و دلسوزی نسبت به جامعه ، و زبانی سراسر صداقت و خلوص و نیتی پاک و اعتقاد و ایمانی خلل ناپذیر ، روحی منزه از لوث شهوات ، دلی سیر از زر و زیور دنیا ، سری نترس ، قلبی قوی ، عزمی راسخ ، سخنی نافذ ، کلامی فصیح و بلیغ ، طینتی اصیل ، که در رأس تمام آنها احاطه کامل به علوم مورد نیاز ، به تاریخ ملل و دول ، به شعب دینی و سیاسی ، به شئون اجتماع ، به احتیاجات روز ، به علل واقعی مفاسد و به طرق اصلاح قرار گرفته ، داشته باشد .
اسلام و اصلاح سالها از عمر اسلام گذشت ، ضمن این مدت اصلاحطلبانی قیام ، و هر یک مطابق مقتضیات وقت تا اندازهای انجام وظیفه نمودند . گو اینکه قدم اساسی برداشته نشد ، ولی باز اگر همین اصلاحات جزئی هم نمیشد ، حسابی با اسلام نداشتیم . قرون گذشته هر چه بود سپری شد : عصر حاضر رسید . از یک طرف دست غربیها بر شرقیها دراز و از طرف دیگر روز نمایش آثار چند صد ساله آنها شروع ، مسلمین که در میان دو انگشت سیاست بیگانه و حسرت و واماندگی و حیرت از ترقی رقیب ، سخت خود را گرفتار دیدند ، کم و بیش احساس کردند که هزار مرتبه بیش از پیش به یک نهضت علیه این حملات ناگزیر میباشند تا در زیر سایه آن قیام از این مهلکه برهند و عقبافتادگی چندین صد ساله ، سیاسی ، اجتماعی ، خود را ترمیم نمایند .
چه اینکه بدون یک چنین پیشرفتی نه تنها امر معاش و سایر امور زندگی فلج و ناتمام و فکر افراد را دائماً به خود مشغول میدارد ؛ بلکه بدون تردید هیچ گونه اصلاح دینی و عقدهای نیز از این واماندگان نمیتوان انتظار داشت . در هر صورت : جز در زیر سایه یک نهضت سیاسی و برقراری آزادی کامل و به غیر از یک جنبش دینی : ( جنبش اساسی ) و بر سر کار آوردن حقایق مورد نیاز « روز » نمیتوان بدین ایده رسید !. آیا کسی طی این قرون متمادی بویژه قرن اخیر این هدف را تعقیب نموده ؟
آیا شیردلی که بتواند با یک دنیا دشمن ؛ دشمنان خارجی و داخلی : دوستان نادان و خواب آلود و مخالفین بیدار و مکار ، مبارزه نماید پیدا شد ؟
آیا کسی که واقعاً از صمیم قلب ، با نیتی خالص و همتی بلند توانسته تا پای جان در این راه انجام وظیفه ـ وظیفهای که بطور حتم بر شانه جمیع دانشمندان اسلام و بر دوش کلیه تربیت شدگان این مکتب با راست ـ نماید ، یافت شده و میشود ؟ آری ! به شهادت دوست و دشمن : نخستین عنصر با شهامتی که توانست این سد آهنین را از جلو راه مسلمین برداشته و چون اجداد پاک خود با هزاران مرارت و تلخی و تبعید و حبس و رنج و زحمت روبرو شده ، تا پای جان در انجام آرزوی خود ایستادگی نماید ، سید جمال الدین افغانی بود . اما اینکه آیا سید براستی و درستی جامع تمام کمالات یک شخص مصلح بوده و آیا سخنان دشمنانش بوی چسبندگی داشت یا نه ؟… پاسخ این پرسشها و بحث و تحقیق در اطراف این موضوع را ، در این کتاب که باید نهایت رعایت اختصار و منظور و به هدف اساسی ، شرح و تفصیل آرا سید ـ از دریچه بزرگترین شاهکار مبارزات وی « مجله عروه الوثقی » ـ پرداخت ، نمیتوان از نظر خوانندگان عزیز گذرانید .
البته (به یاری خدا )در صورت فرصت ، علاوه بر آنچه خود شما از مطالعه و دقت در آرا و عقاید وی بدست خواهید آورد ، شمهای از حساسترین صفات وی را مستقلاً در دست مطالعه شما خواهیم گذاشت . هدف ما آری هدف اساس ما از این کتاب ( این جزو و جزوات بعدی ) پردهبرداری از روی آراء سید یعنی : « راه اصلاح و نجات و خلاصی همیشگی ملل ضعیف شرق بویژه مسلمین ، از چنگال رکود و نیازمندیهای خانمانبرانداز . راه برقراری یک متد و میزان دینی صحیح و استحکام و استقرار حقایق فراموش شده قرآن . برآوردن نیازمندیهای دینی امروز مسلمین استنباط یک سلسله قوانین اجتماعی از لابلای دستورات فراموش شده اسلامی ، بر ملا نمودن طرق گوناگون استعمار استعمار گران . پردهبرداری از طرز فکر دول بیگانه نسبت به شرقیها بخصوص مسلمین نشان دادن نقاط ضعف ، زبونی ، ترس ، حیلهگری و تزویر امپریالیسمهای جهان بویژه امپریالیسم انگلیس و خصوصیات و ریزهکاریهای دیگری که پس از مطالعه باید بدان رسید » میباشد .
نهایت اینکه چون سید ، در طول مبارزات ( متجاوز از ) 30 ساله خود ، تنها زمان محدودی توانست در پاریس آرا خود را بصورت یک کتاب « 400 ـ 500 » صفحهای بنام « مجله عروه الوثقی » ( که بعداً توضیحاتی در اطراف طریق پیدایش و میزان تأثیر آن به نظر شما خواهد رسید ) ، در عالم انتشار دهد ، از اینرو ما نیز به شرح و تفصیل آن اکتفا و به بهانه گفتنیها را ( به یاری خدا ) با شما به میان خواهیم آورد .
چیزی که هست چون ، ضمن مصاحبهها و مسافرتها و نشست و برخاستهای خویش دائماً کلمات حکیمانه از وی شنیده شده و بخصوص بعد از انتشار این مجله در راه نجات ایران از چنگال استعمار و استبداد ، تحمل مشقات فراوانی نموده و مقالات و نامههای تازهای نگاشته و انتشار داده ، از اینرو لازم میبینیم قبل از شروع در عروهالوثقی ( گو اینکه به اندازه یک جز از این کتاب هم بشود ) شمهای از مبارزات اساسی او را مختصراً و ترجمه مقالات و نامههای مربوط به ایران را ( که تاکنون در هیچ یک از کتب فارسی نامی از آن برده نشده ) مفصلاً از نظر شما بگذرانیم .
گرچه آراء سید معرف شخصیت وی و شخصیتش معرف افکار و آراء اوست ، و گرچه به زبانهای مختلف : انگلیسی ، ترکی ، عربی ، هندی ، فارسی و … مکرر در مکرر درباره شخصیت این مرد بزرگ کتب و مجلاتی نگاشته شده و در اطراف زندگی پر از حادثه او داستانها سرائیده و اظهار عقیدهها نمودهاند ؛ ولی چون هیچ یک هدف ما را تعقیب نمینمودهاند ، بیشتر خود را در اطراف قسمتهایی که به حال خوانندگان سودمند نیست ( مگر به عنوان یک بحث ادبی ) معطل ساخت ، مدتی در اطراف اینکه : آیا سید ایرانی بوده یا افغانی ؟ شیعه بوده یا سنی ؟ از اسدآباد همدان بوده یا اسعدآباد افغان ؟ و … به گفتگو پرداخته و اگر هم در پیرامون فرازهای سودمند قلمفرسایی میکردند ، باز آنطوری که آرا و افکار وی را « سرمشقوار » مورد بحث قراردهند نبوده است .اینک پس از تشکر از مساعی آنان باید عرض کرد که روش این کتاب بیشتر معرفی سید از نظر آرا ،آمال و افکار وی بوده ، اکثراً در راه انعکاس هدف و آشکار نمودن زحماتی که در این راه متحمل شده کوشیده ؛ اگر از جهات دیگر نیز سخنی گفته شود ، بسیار مختصر و فهرستوار ، از آن خواهیم گذشت .
منبع : سایت مصلح شرق